چرا برجام توافق بدی بود و چه محورهایی سبب این نتیجه شده است. مهمترین انتقاداتی که به خروجی برجام وجود دارد، در یک نگاه تحلیلی ازنظر شما چیست؟
وقتی شما هر توافق و مذاکرهای انجام میدهید، باید شرایط بعد از آن توافق بهتر از شرایط قبل از توافق و مذاکره باشد و این امر پیچیدهای نیست.
وضعیت ایران بعد از برجام بدتر از گذشته شد
اما مشکل برجام همین است که شرایط ایران بعد از برجام بدتر از شرایط ایران قبل از برجام شده است، چراکه هم تحریمهای ایران بعد از برجام بهشدت بیشتر از قبل از برجام شد و هم فروش نفت ایران کمتر از قبل از برجام صورت میگیرد.
توانمندی هستهای بعد از برجام از دست رفت
مضاف بر این، توانمندی هستهای کشور طی این توافق از دست رفت، یعنی ایران هم چوب و هم پیاز را خورد و هم تحریم شد و در عین حال میزان فروش نفت کشور کاهش داشت. از سوی دیگر توانمندی هستهای کشورمان ضعیف شده است و همه اینها ناشیاز مشکلات برجام است.
توجه به این نکته ضروری است که هیچ دعوای شخصی با توافق و افرادی که برای توافق مذاکره کردند، وجود ندارد. به هرحال چنانچه وضعیت ما بعد از برجام بهتر از قبل از برجام میشد، هر فرد عاقلی میگفت این توافق و این مذاکره خوب بود، اما چون این اتفاق رقم نخورده است، نمیتوان این مساله را بیان کرد که توافق و مذاکرات منجربه برجام، خوب بوده، چراکه شرایط ما بدتر شده است.
بهنظر شما مهمترین ضعفهای این توافق چه بود که باعث شد شرایط بدی برای کشور رقم بخورد؟
آن شروطی که رهبر انقلاب مطرح کردند، اگر اجرایی میشد، وضعیت ما بهتر بود.
شرایط برجام برای طرفین قدمبهقدم اجرا نشد
یکی از شروط این بود که در این توافق باید قدمبهقدم پیش میرفتند، یعنی اگر ایران امتیازی داد، طرف مقابل نیز فلان امتیاز را بدهد، اما درعمل این اتفاق نیفتاد و صرفا ایران همه کارهایی را که ذیل برجام باید انجام میداد، انجام داد. از سوی دیگر آژانس هم راستیآزمایی و اجرای تعهدات ایران را تایید کرد، اما آمریکاییها غالبا به تعهدات خود عمل نکردند و نهایتا ترامپ آمد و از برجام خارج شد. این یکی از مشکلات برجام بود و مشکل بعدی «اسنپبک» بود که هرکدام از کشورهای طرف مقابل هر زمانی احساس کنند، میتوانند از این توافق خارج شده و همه تحریمها را بازگردانند؛ آن هم درست زمانی که شما به تعهدات خود کامل عمل کرده باشید.
در برجام به نقش کنگره آمریکا بیتوجهی شد
در این پروسه هم یکسری نکاتی باید رعایت میشد که نشد، بهعنوان مثال بحث توجه به نقش کنگره آمریکا در سیاست خارجی درنظر گرفته نشده بود.
اکنون نیز شاهد بودیم که ترامپ با استفاده از چه ابزاری از برجام خارج شد، دقیقا با ابزاری که اوباما و کنگره آمریکا طراحی کردند و قانون بازبینی توافق هستهای با ایران بود که در سال 2015 در کنگره تصویب شد. در این سال ترامپ نامزد ریاست جمهوری هم نبود، ولی بایدن بهعنوان معاون اوباما با کنگره آن را طراحی کردند که رئیسجمهور بعدی اگر خواست، بهراحتی از برجام خارج شود و این اتفاق افتاد.
نگاه دولت به برجام ناموسی شده است
امروز آقای روحانی اذعان داشت اگر بایدن تصمیمات ضدایرانی ترامپ را لغو کند، میتوانیم به شرایط 20 ژانویه برگردیم. این موضع را چقدر قبول دارید و تحلیل شما در اینباره چیست؟
بهنظر میرسد درحال حاضر حالت نگاه ناموسی به برجام وجود دارد، چراکه عدهای سالها برای برجام مذاکره و توافق کردند و آبروی شخصی خود را برای این توافق گذاشتند. البته شاید اگر ما هم در جایگاه این آقایان بودیم همین کار را میکردیم. طبیعی است که اگر روی یک مساله بسیار سرمایهگذاری کنید، علاقه دارید بهنوعی آن را زنده کنید و هرطور شده، سرپا نگه دارید. بنابراین چنین برداشتی را درباره برجام کاملا حس میکنید که افرادی که درگیر برجام بودند، چنین نگاهی دارند.
بایدن بهدلیل پیچیدگی تحریمهای آمریکا بعید است بتواند به برجام بازگردد
اما سوال این است که بهفرض، بایدن بخواهد به برجام بازگردد، واقعا میتواند؟ آن ساختار این اجازه را به او میدهد؟ باتوجه به تحریمهایی که در این چهارسال طبق قانون در آمریکا صورت گرفته، آیا بایدن امکان تعلیق این تحریمها را در عمل دارد؟ لذا اینها سوالاتی فنی است که مطرح میشود.
بایدن میتواند چنین کاری را انجام دهد؟
متاسفانه نوعی خوشبینی و خوشخیالی قبل از توافق برجام وجود داشت و باید اصلاح شود و عبرتهایی که داشت باید گرفته شود.
برخی کارشناسان معتقدند یکی از شروط ایران باید بحث لغو مکانیسم ماشه باشد. این امر چقدر امکان تحقق دارد؟
این قضیه مشکل طرف مقابل است و آمریکا باید مشکلات خود را با کنگره یا هرجای دیگر حل کند، چراکه ایران توافق کرده و به تعهدات خود نیز پایبند بوده و طرف مقابل باید به تعهدات خود عمل کند.
اگر آمریکا این کار را کرد و خسارتهایی که به ایران زده اصلاح شده و غرامت پرداخت کرد، که هیچ و اگر این کار را نکرد و سیاست قبلی را پیش گرفت، معلوم میشود مذاکره با آمریکاییها فایده ندارد و گزینه دوم در فرمایشات رهبری باید انتخاب شود. یعنی باید بهدنبال دور زدن تحریمها و خنثیسازی آنها رفت. درنهایت همانطور که رهبری اذعان داشتند، در این روش به نتیجه مثبتی خواهیم رسید. بنابراین قطعا مذاکره با آمریکا کشور را به نتیجه مثبت نرسانده و نخواهد رساند.